کودک فلسطینی
بسمه تعالی
انا لله و انا الیه راجعون
فاجعه هولناک کشتار مردم بی پناه غزه بخصوص قتل
عام کودکان و زنان را که با همکاری رژیمهای منحوس آمریکا
و اسرائیل و کشورهای خائن عربی در حال انجام است
را به شدت محکوم نموده آین تراژدی انسانی را به همه
وجدانهای بیدار عالم تسلیت عرض نموذه شعر زیر را
در رثای کشتار کودکان بیگناه و مظلوم فلسطینی
تقدیم مینمایم.
کودک فلسطینی
من کودکی بی سر پناهم از فلسطین
فرزند قهر و اشک و آهم از فلسطین
آزاده ام هر چند بندی و اسیرم
هر گز به گردن طوق سازش را نگیرم
با دست خالی راه را بر تانک بستم
دشمن نبیند پشت من تا زنده هستم
من چشم به راهم تا وطن آزاد گردد
با سعی و همت کشوری آباد گردد
من پاک و معصومم ندارم جرم و تقصیر
لیکن ز بد عهدی دوران بین و تقدیر
خصم زبون خاک مرا اشغال کرده
با دشمنی حق مرا پامال کرده
ما کودکان از هیچ کس چیزی نخواهیم
یا کار با کار کس دیگر نداریم
اما چرا اینگونه با ما خصم تا کرد
در خانه ی ما دود و آتش را به پا کرد
باران تیر و ترکش و خمپاره بارید
گل ها ی بسیاری ز باغ غنچه ها چید
مادر مرا تا مدرسه همراه و یار است
تا موقع برگشتنم چشم انتظار است
من در کلاس درس و مشق خویش بودم
هر چند از جور و جفا دل ریش بودم
تا اینکه زنگ خانه گشت و وقت رفتن
با دوستان خود به شادی و به جستن
تا دیدن مادر بسی بی صبر بودیم
از مدرسه تا خانه با هم می دویدیم
اما شیاطین کثیف بی حمیت
از شادی ما بچه ها اندر اذیت
بر کرکسان شوم خود دستور دادند
فرمان قتل عام را مستور دادند
صدها تن از بمب و هزاران توپ و راکت
باریده شد بر شهر و دنیا بود ساکت
یک لحظه ناگه انفجاری سخت برخاست
سر ها جدا، تن ها جدا از یکدگر ساخت
شب می رسید از راه و غزه غرق خون بود
اجساد طفلان در خیابان لاله گون بود
بسیار مادرها کنار کودک خود
جان داده اند در خانه های کوچک خود
اینجا خبر از منجی و امدادگر نیست
فریاد رس غیر از خدای دادگر نیست
اینجا خبر از دکتر و تخت و دوا نیست
اینجا که چیری جزغم و درد و بلا نیست
غزه گرفتار است به خشم خصم کافر
غزه اسیر فتنه های قوم بربر
ای مرگ بر این شیخکان پست نامرد
با دشمن حربی شدند همدست و نامرد
خون مسلمان ریختند و باده خوردند
ای کاش خبر آید که اینها جمله مردند
ادامه دارد...
دکتر اسکندریان
10/10/1387