اوجب امور در میمه
بسمه تعالی
از اوجب امور در میمه
جای یک یا چند نفر انسان آزاده، صالح، مورد وثوق، مومن و خداشناس دانا و آگاه در امور اجتماعی، اقتصادی میمه که همه در عمق وجدان خود به تبعیت و لازم الاطاعه بودن آنها اقرار عملی داشته باشند دریکی دو دهه اخیر حیات میمه خالی بوده است تا دلسوزانه پیش افتاده و توده مردم به دنبال آنها حرکت کنند تا میمه سر و سامانی گرفته و کارهای بزرگ و مانگار انجام گرفته و از این مهجوریت نجات یابد.
البته این به معنی نبود چنین افرادی در میمه نیست هر چند این گونه افراد زیاد هم نیستند. ولی آنچه مهم است اینکه بهر دلیل خلا فوق الذکز وجود دارد. این قبیل افراد یا جلای وطن کرده اند و یا در اوضاع جامعه فعلی رونقی در بازارشان نیست.
مردم نیز با همه خوبیها ی فردی، در بستر زندگی اجتماعی خود قدری خود گرا و ناسازگار شده اند بقول معروف به هیچ صراطی مستقیم نیستند. و هیچ کس را قبول ندارند. هرکه مصدر امری شود به انحای مختلف سعی در تخریب شخصیت اجتماعی و فرهنگی او می کنند. و خود این مسئله،عامل به گوشه رفتن افراد لایق و کاردان و افتادن امور در دست افراد نالایق می گردد و این تشکیل به اصطلاح دور معیوب می دهد که بسیار خطر ناک است و وضع آن می شود که شاهد ان هستیم.
لذا به نظرم از اوجب امور، به میدان آمدن افراد دلسوز و مومن و بدست گرفتن کارها توسط آنان و پشتیبانی این افراد از طریق مردم است و این امکانپذیر نیست مگر با آموزشهای فرهنگی، اجتماِعی ، سیاسی عمیق و جلب مشارکت کامل آنان در همه امور.
انشا ا. خدا همه را کمک فرماید.
دکتر اسکندریان
۸/۲/۱۳۸۸