بهار و یار می آید
بسمه تعالی
ضمن عرض سلام و ارادت خدمت هر بزرگواری که این سطور را می خواند فرا رسیدن سال نو را تبریک گفته سال خوش و پر از موفقیت و سلامت و سعادت را برای ایشان و همه از درگاه الهی آرزو می کنم.
و این غزل بهاریه را بعنوان عیدی پیشکش می کنم. امید که مقبول افتد.
بهار و یار می آید.
زمستان رفته و بوی بهار از یار می آید
به دشت و باغ و بستان طبله عطار می آید
هزاران همصدا با بلبلان مست غزلخوانی
ز صبح تا شام می خوانند، بهار و یار می آید
خدا را چشم بگشا، لختی از خود پای بیرون نه
وز آن خوشتر بهار امسال که زود از پار می آید
مخور غم گر که اکنون مانده ای تنها و بی دلبر
چه می بینی خدا را، شایدت دلدار می آید
تو دل خوش باش و پر از زندگی چون ابر پر باران
که از تو شادی آید ور نه غم بسیار می آید
کنون که نوبت بودن به توآمد ز دور چرخ
بخوبی زندگی کن نیستی ناچار می آید
دلی را شاد کن یا مایه امیدواری باش
گه نالاندن کنون از زخمه ای بر تار می آید
بفکر آب و قرآن باش و هفت سین را مهیا کن
که نوروز است و این ایام عجب پر بار می آید.
دکتر عباسعلی اسکندریان(نامی)