حسین جان

ای عزت و شرف، همه از ابروی تو

اسلام زنده گشت ز خون گلوی تو

قران ناطقی و چو لب باز می کنی

گل می کند خدا ز گل گفتگوی تو

از خون خود گذشتی و خون خدا شدی

 شد غرق در مذلت و خواری عدوی تو

لب تشنه ات شهید نمودند گر چه بود

سر چشمه های آب جهان از سبوی تو

کشتند تو را که نور خدا را کنند خموش

شد جاودانه نور الهی ز روی تو

خون مقدست عجین شده با خاک کربلا

تا توتیای چشم شده خاک کوی تو

ای جان عالمی به فدای تو یا حسین(ع)

جانی و زنده گشت دو عالم ز بوی تو

تو مظهر صفات خدایی در اوج اوج

آیا بود به آنکه نظر کرد سوی تو؟

ای آدمی چرا تو چنینی که خون او

باید که آب رفته بیارد به جوی تو

یا رب به حق خود کمکی کن که روز حشر

 نامی پی حسین بیاید به سوی تو

با عرض تسلیت و تعزیت به همه دوستان

دکتر عباسعلی اسکندریان (نامی)