مهمتر از انتخابات شورا در میمه (2)
بسمه تعالی
مهمتر از انتخابات شورا در میمه (2)
در ادامه مطلب قبلی گویا ضرورتا لابد به بیان صریح تر بعضی واقعیت ها برای حصول بهتر نتیجه هستم. بنده بارها در دوران کودکی و نوجوانی از بعض افراد مطلع و فعال- که الان دیگر در قید حیات نیستند و خداوند همه را رحمت فرماید – شنیده بودم که در گذشته هر گاه مشکل عمومی در سطح منطقه میمه حادث می شد و یا شرایط برای ارتقائ ساختارهای اجتماعی - اقتصادی یا مثلا رتبه منطقه از نظر تقسیمات کشوری مطرح بود، بزرگانی داوطلبانه و اغلب با استفاده از امکانات شخصی خود هر چه لازم بود از تحف و هدایا فراهم کرده و به هر وسیله به منظور پیگیری امور میمه یا رفع مشکلات بخش به تهران، اصفهان، کاشان و هر جایی که لازم بود عزیمت می کردند و با تمام توان می کوشیدند و در قریب به اتفاق موارد هم موفق می شدند.( در صورت تمایل به اطلاعات بیشتر، خوانندگان را به افراد مسن تر وآگاه در میمه ارجاع می دهم).
طبیعتا اکنون نه آن شرایط وجود دارد و نه آن قبیل مردانی پیدا می شوند. ضمنا اگر کسی هم حاضر به فداکاری در این مسیر باشد با هزاران مشکل اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی اغلب عمدی مواجه می شود. دقیقا به دلیل رفع همین مشکلات است که قانونگذار شورا های شهر و روستا را در قانون اساسی تجویز نموده است. تا از بودجه ای مشخص برخوردار باشد، وجاهت رسمی و قانونی داشته باشد و در عین حال برخواسته از خود مردم باشد. منتها اصل مطلب و جان کلام اینکه افرادی نامزد عضویت در شورا گردند که امور شهر و مردم آن برایشان بینی و بین ربی مهم و اساسی باشد. آگاه به شرایط زمان و مکان و شهر و مشکلات آن باشند و توان فکری و بهره هوشی لازم برای فهم درست مشکلات و راههای برون رفت از آن را داشته باشند. همفکری و استفاده از نظرات علمی و خبرگان را قبول داشته و از آنها استفاده کنند و مانند امور شخصی و حتی بیشتر از آن برای امور مردم و شهر دلسوزی داشته باشند. مردم محترم نیز باید در موقع انتخاب به مسئولیت شرعی و قانونی خود بیندیشند و خدا را ناظر ببینند و جز به شناخت و انتخاب اصلح - بدون ملاحظه هر گونه مسائل حاشیه ای مثل ارتباط فامیلی، طایفه ای، رفاقت و... – توجه نکنند.
این جاست که هم افراد ذیصلاح و واجد شرایط باید قبول زحمت فرمایند و به میدان بیایند چرا که کناره گیری و عدم ورود به صحنه، تبعا میدان را برای افراد رده دوم و سوم و با توانایی و کاردانی کمتر خالی خواهند کرد. و هم مردم نیز باید در تحریک و تحریض افراد توانا فعالانه عمل کنند. دعوت موکد از افراد لایق و شایسته بسیار با ارزش تر از شکوه و گلایه های بی حاصل بعدی خواهد بود. چرا که با آمدن افراد غیر لایق کاری نمی توان کرد جز صبر تلخ و تحمل چون فرموده اند : در کوزه همان برون تراود که در اوست. این جور افراد حتی اگر هم که بخواهند چیزی در چنته ندارند که ارائه دهند.
طوری نشود که خدای ناکرده هم تعدادی با نگاه سبک شماری و بازیچه انگاری و در بهترین نگاه آزمون شانس خود، نامزد شورا شوند و هم دیگران نیز از روی بی میلی و نا امیدی به کار آیی شورایی که انتخاب می کنند بخواهند رای بدهند.
منظور بنده از طرح همجوشی و تشکیل جمعی از خبرگان دلسوز و مورد اعتماد و اقبال مردم مقدم و مهمتر از خود انتخابات دقیقا اشاره به همین ضرورت ها ست. خدا را گواه می گیرم که حسب احساس وظیفه و عرق و علاقه ای که به موطن خود دارم، آنچه به نظرم لازم رسید را دوستانه با سروران گرامی طرح نمودم و هیچ ادعایی نیز بر لزوما درست بودن آنها ندارم، همه برای من محترمند وامیدوارم که خدای ناکرده از عرایض بنده برداشت خاصی نشود. فقط اضطراری بودن شرایط میمه را می بینم و امیدوارم با انتخاب شورایی در حداکثر دانایی و کار آمدی چاره ای عاجل بر مشکلات عدیده میمه پیدا شود. انشا ا.
و من الله التوفیق
عباسعلی اسکندریان 26/1/