سه رباعی
بسمه تعالی
سه رباعی
از فرط عطش شتاب کردیم
لب تشنه خیال آب کردیم
آغوش گشاده بهر دریا
افسوس پر از سراب کردیم
از روز ازل خلقت ما از غم شد
از گریه جد ما جهان چون یم شد
پیمان شکنی و خورد گندم هم بود
لیکن دل بشکسته که شد آدم شد
ای کاش که عاشقی چو مجنون بودیم
در مسلخ عشق غرق در خون بودیم
یک بار به پای عشق خود می مردیم
تا روز ابد زنده بی چون بودیم
دکتر اسکندریان(نامی) 6/9/1386
+ نوشته شده در یکشنبه یازدهم آذر ۱۳۸۶ ساعت 0:51 توسط دکتر عباسعلی اسکندریان
|